میدونی ترسیدن از عشق یعنی چی؟!
من مدتهاس که میترسم...از تاریکیه آسمون که نه...از تاریکیه دل و روحم میترسم!!
من از اینکه یکی توجهمو جلب کنه میترسم
از اینکه یکی برام قشنگ باشه،میترسم
میدونی زندگی کردن با ترسِ عاشق شدن یعنی چی؟!
میدونی لبخند سوم به بعد تنتو بلرزونه یعنی چی؟!
میدونی رفتن و پشت سرتُ نگاه نکردن یعنی چی؟!
اینا بهش میگن دیوونگی !...فکر میکنن من از عشق بدم میاد
نمیدونن با چه حسرتی به پرنده های عاشقِ پشت پنجره نگاه میکنم!!
نمیدونن چه دلی ازم میره وقتی که دل به دل کسی نمیدم
انگار که یکی روحمو میخراشه و اشکام بهونه ی شونه ی کسیو میگیره که من هیچ وقت اجازه ی ورودشو ندادم...:)!
اینا نمیدونن زیستنِ تنت تو واقعیت و روحت تو رویا یعنی چی...اینا هیچی نمیدونن...:)!
من مدتهاس دلم میخواد چشامو ببندم و یه شماره ی الکی بگیرم
جواب که داد فریاد بکشم
بگم ببین ازم نپرس کیم...ازم نپرس دردم چیه...فقط گوش کن
گوش کن که چطور هق هق میکنم...صدای فرود اومدن اشکام رو گونه هامو گوش کن!
بهم نگو گریه نکن...بهم راه نشون نده...فقط سکوت کن...فقط گوش شو و گوش کن...:)!
بهار نارنج
#ذهنی_زیباتر_از_چهره
- ۰۱/۰۵/۱۹